چون طبق خیلی از اتفاقاتی که این مدت افتاده دارم به این نتیجه میرسم که اغلب رفتار هامون بر اساس عادته ! و امروز رسما رکوفیان سر کلاس اینو گفت . ( اینکه فکر نمیکردم در این برهه کسی به غیر از خودم هم به این مسئله فکر کنه واسم عجیب بود ) میگفت چرا بهم میگیم عزیزم در صورتی که عزیز هم نیستیم و قص علی هذا .

و فاطمه یهو گفت حکایت قلب فرستادن هاست و مهدیس میگفت من که میفرستم صرفا از روی عادته و منظور خاصی ندارم ! 

و احساس میکنم این عادته باعث شده خیلی جاها حرف هایی که باید بزنیم رو نزنیم و برعکس !! و به نظرم اگه همینجور پیش بره شاید به جاهای بدتری برسیم !

عادت ، عادت ! واقعا عجیبه !

یا اینکه اون سری داشتم با بابا حرف میزدم و یهو گفتم اگه من برم یه جایی بجز تهران زندگی کنم دووم میارم ؟ و بابا میگفت اگه مجبور باشی اره ! خاصیت انسان اینه که زود عادت میکنه و خودشو با محیط سازگار میکنه ! 

واقعا دوست دارم برم یه مدت دور از این تهران زندگی کنم . :(

. یه وقتایی وقتی به خودمم نگاه میکنم میبینم منم خیلی از کارام و حرفام از روی عادته ! این که عادت کردم یکی رو میبینم بهش سلام کنم اینکه عادت کردم به ادما لبخند بزنم اینکه حتی به جرات میتونم بگم به اینکه به یه سری از چیز ها فکر کنم و در موردشون با خودم کلنجار برم هم عادت کردم !

از یه جهت این عادت کردن خوبه ! ادم میتونه خیلی از کاراشو راحت تر انجام بده ولی اینکه ادم همینجوری یه کاری رو از سر عادت بکنه بدون اینکه دلیلی داشته باشه براش ازار دهنده است ! ( فکر میکنم برای کنترل رو همچین چیزی ادم باید یه مدت روی بدیهی ترین کاراش هم فکر کنه تا از سر عادت اونا رو انجام نده ! ) " چقدر هیجان انگیز :) "

+ اما تو که اون سری بهم توپیدی ما ریاضیا حرفامون با درصده و دقیق ولی شما انسانی ها همش از قید های اغلب و اینا استفاده میکنید لازمه بهت بگم هفتاد درصد کار های انسان از روی عادته ! این درصد اصلا معتبر نیست و میخوام ببینم چه دردی ازت دوا میکنه اینکه بگم هفتاد درصد یا اغلب ! ایا واقعا انقدر صفر و صدی باید بود یا یه جاهایی باید شل کرد ؟؟؟ :)))

+ یاعلی


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها